سام کاویانی: همین چند وقت پیش بود که بهیکباره پدیده عجیبوغریبی با تابلو و عنوان «کمپین خرید خودروی صفر ممنوع» در فضای مجازی و رسانهای ما نضج گرفت. روزی نبود که خبری دراینباره انتشار نیافته و یا ستونی در جراید و روزنامهها به آن اختصاص داده نشود؛ اما دیدیم که امواج ناشی از این غوغا و هیاهو در اندک زمانی فرو نشست و بهمانند بادکنکی که باد آن فیالفور تخلیه شود، یاد و اثری از آن بر جای نماند.
برخی از اصحاب رسانه و کارشناسان امور، دلیل این امر را بر گردن «وام خودرو» انداختهاند، اما آیا بهراستی این وام خودرو بود که کمپین را بر هم زده بود و یا اصولاً این کمپین مجازی در واقعیت زندگی روزمرهمان جایی نداشت و رکود به وجود آمده در بازار از دلایل دیگری ناشی میشد، دلایلی همچون:
کسری بودجه خانوار: با افزایش سه برابری نرخ ارز از اواخر سال 90 شمسی، از قدرت خرید خانوارهای متوسط و یا زیر متوسط به میزان زیادی کاسته شد و دیگر در این میان، پول چندانی در بساط باقی نماند تا بلکه صرف خرید خودروی صفرکیلومتر از بازار گردد، زیرا از سویی هزینه کالا و خدمات و اجاره مسکن و… همپای نرخ ارز سیر صعودی یافت و از طرف دیگر، ترکیب گرانی و تحریم، به کاهش قدرت خرید اقشار مختلف جامعه دامن زد و همین خود روند اضمحلال و تعطیلی بسیاری از بنگاههای تولیدی را وارد فاز تازهای نمود. تعطیلی بنگاههای زیر و درشت صنعتی و اخراج و تعدیلهای ناشی از کاهش ظرفیت تولید، به روند بیکاری نیروی کار ابعاد گستردهای داد که تا به امروز هم ادامه دارد. پس با این اوضاعواحوال، توجه عمده خانوارهای شهری و روستایی به مسائل حیاتیتری متمرکز و خودروی صفرکیلومتر از سبد خریدشان حذف شد. پیش از وقوع این رویداد (افزایش چند برابری نرخ ارز)، امکان خرید یک خودروی نو به سهولت بیشتری فراهم بود و هر شخصی با پسانداز مبلغی معادل 2 الی 3 میلیون تومان و اخذ وام از بانکهای ریزودرشت، قادر بود در اندک زمانی مالک یک پراید 7 میلیون تومانی گردد، اما پس از افزایش ناگهانی بهای خودروها و رسیدن قیمت خودروی پایه بازار یعنی پراید به ارقام بالای 20 میلیون، دیگر این امکان به سهولت فراهم نبود و همانطور که گفته شد دغدغههای معیشتی اولویت خانوارهای متوسط و زیر متوسط را به سمت دیگری سوق داده بود.
انتظارات جدید: پس از عقد توافقنامه هستهای بین ایران و قدرتهای جهانی، شکل نوینی از انتظارات در میان بسیاری از خریداران بالقوه خودرو پدیدار شد، انتظاراتی که در بسیاری از مواقع، خوشبینی کاذب و متوهمانه برخی از هموطنان و البته در کنارش برخی از صاحبنظران عرصه خودرو، به دامنه آن بسی افزوده بود. خیلی از خریداران منتظر ورود سریع و یکباره خودروهای نوینی به چرخه تولید خودروسازان داخلی بودند، خودروهای کاملاً بهروز، مدرن و درعینحال پر آپشن… خودروهایی که بتوان با مبلغی بین 20 الی 40 میلیون تومان آنها را خریداری نمود؛ و البته در این میان، کم نبودند کسانی که در اوهام و رؤیاهای شیرین، خود را پشت فرمان یک هیوندا، کیا و یا فولکسواگن و…ارزانقیمت میدیدند؛ اما دیدیم که هیچ از این خوابهای شیرین و خیالات خوش تاکنون تعبیر نشد، زیرا که اصولاً بر مبنای واقعیت و منطق متعارف نبود و حتی با دادههای ریاضی هم تطبیق نمیکرد؛ زیرا که در عرصه واقعیت، نه قیمت دلار پایین آمده بود و نه ذرهای از تعرفه گمرکی خودرو و قطعات منفصله وارداتی آن و نیز انواع مالیات ریزودرشت مرتبط کاسته شده بود و نه حتی خودروسازان ما قادر و یا مایل بودند که به همین سهولت و راحتی از محصولات قدیمی و البته پرسود خود دست بردارند.
اما آیا آنچنانکه برخی میگویند به کمپین خودرو خیانت (!) شد و اشخاصی با وام اعطائی از طرف دولت به شکستن جو کمپین مبادرت ورزیدند؟ بنده در پاسخ میگویم: خیر، اصلاً چنین نبود. شکستن موقتی یخ رکود در بازار که البته بهغلط این رکود با کمپین “تحریم خرید خودرو” اشتباه گرفته شده بود، از دلایل دیگری ناشی میشد، دلایلی همچون:
خریداران بالقوه: همانطور که در سطور بالا هم گفته شد، عامل اصلی رکود در بازار خودرو، کسر منابع مالی خانوارها بهخصوص خانوارهای متوسط و زیر متوسط بود. پس میتوان گفت که تقاضای بالقوه وجود داشت، اما موقتاً به دلایل مالی سرکوب شده بود. در این میان، اعطای وام خودرو از طرف بانکها توانست تا حدی یخ این رکود را بشکند و تقاضای بالقوه را بهصورت بالفعل درآورد؛ زیرا که همانطور که خود میدانید، در کشورمان، خودرو تنها یک وسیله ترابری صرف نیست بلکه خیلی از افراد به آن، بهعنوان وسیلهای جهت معیشت و کسبوکار خود نگاه میکنند. ضمن اینکه، طی این سالها، تعطیلی بسیاری از بنگاههای تولیدی، افراد بسیاری را به ناگزیر وارد صنف مسافرکشهای شهری نمود و همین موضوع در جای خود، تقاضای جدیدی را برای خرید خودروی صفرکیلومتر رقم زد. تمامی این افراد، منتظر منبع مالی جدیدی بودند تا بلکه آن را صرف خرید خودروی نو نمایند و ازآنجاییکه خرید یک خودروی صفرکیلومتر از خرید یک خودروی دستدوم کار معقولانهتری است، این دسته از افراد بهسرعت به وام مربوطه پاسخ مثبت دادند ولو آنکه جمع سود و بهره آن قیمت خودرویی مثل پراید را به مرز 40 میلیون تومان برساند. بیشک برای این دسته از افراد مقولاتی چون کمپین نخریدن خودرو و… مقولاتی از سر شکمسیری و یا سوسولبازی (!) جلوه میکند، زیرا که در نبود خودرو کار وزندگی آنها سخت لنگ میماند و در فقدان آن، شبها باید سر گرسنه بر بالین گذارده و یا با هزار درد و مصیب دیگر مواجه شوند. این افراد همینالان نیز با هزار مشکل دستبهگریبان هستند پس نمیتوانند به امید آیندهای واهی و یا تحقق امری مجازی و مبهمی مثل کمپین، با زندگی امروز خود بازی نموده و امورات حیاتی خود را به عقب بیاندازند. این گروه از افراد که اتفاقاً بیشتر از اقشار زحمتکش جامعه هستند، اتفاقاً بهخوبی میدانند که خودروهای داخلی به این قیمت نمیارزند ولی به دلایلی که ذکر شد چارهای جز خرید آن ندارند؛ بنابراین، نسبت دادن صفات زشت به این عزیزان کمال بیانصافی و دور از مروت و مردانگی است.
عدم اولویت خودروی مدرن: همانطور که پیشتر هم در متن جداگانهای خدمتتان عرض نمودیم، بیشتر ما ایرانیان به خودرو سخت عشق میورزیم و این مرکب آهنین را بسیار عزیز میداریم ولی شاید باورش سخت باشد که هیچگاه در این سالیان اخیر، خواستهای به نام «خودروی مدرن، با کیفیت، با قیمت مناسب» خواستهای فراگیر در جامعهمان نبوده است و هیچگاه در جهت تحقق این خواسته با پافشاری مؤثری از طرف عامه مردم مواجه نبودهایم. این خواسته همواره از سوی اقلیت بسیار کوچکی از افراد جامعه مطرح شد که البته صدایشان همواره در میان هیاهوی کرکننده مشتریانی که طی این سالها و دههها بهکرات جلوی درب نمایندگیها صف بسته بودند، گم شده بود. در اینجا منظور این نیست که اعتراضی از سوی عمده خریداران خودرو صورت نمیگرفت ولی این اعتراضات چندان جدی نبود و پیگیری نیز بابت آن در محافل قضایی انجام نمیشد. آیا واقعاً بیشتر مردم ما، یکصدم آن میزان حساسیتی که طی این سالها و دههها نسبت به مقولهای چون کنکور داشتند، نسبت به خودرو هم ابراز میکردند؟ واقعیتش را بخواهید نه.
حتی امروزه هم این خواسته و تقاضا بیشتر در میان گروههای سنی خاصی مطرح است و هنوز بهصورت یک مقوله عام و فراگیر درنیامده است. در مجموع، برای خیلی از ما ایرانیان، تحصیلات و چه عرض کنم اخذ کاغذ پارهای به نام مدرک آنهم با صرف هزینههای گزاف و میلیونی از دانشگاه ناکجاآباد (!) اولویت مهمتری است، خرید ملک در بیابانهای اطراف شهر برای روز مبادا اولویت مهمتری است، سفر عذابآور به شمال آنهم از روی چشم و همچشمی با فامیل و همسایه اولویت مهمتری است، خیابانگردی بیهوده در خیابانهای شهر و سوزاندن بنزین گرانقیمت اولویت مهمتری است و… پس با این حساب، وقتی خودروی مدرن، با کیفیت و با قیمت مناسب از اولویت اصلی اکثریت افراد جامعه حذف میشود، جایش را خودبهخود خودروهای قدیمی و بیکیفیت و گران میگیرند، خودروهایی که سالیان سال است در بازار مشتری داشته و مثل آب خوردن خریدوفروش میشوند، درحالیکه جای اصلی آنها باید در قبرستانهای خودرو باشد و نه در کوچهها و معابر شهری.
نکته جالب اینجاست که اکثریت مردم جامعه ما در مورد خرید لوازم مصرفی و خانگی خود اعم از تلویزیون، یخچال، ماشین لباسشویی، جاروبرقی، لپ تاب و تلفن همراه و… حساسیت و وسواس شدیدی به خرج داده و به دنبال جدیدترین مدلها و باکیفیتترینشان هستند و کمتر حاضرند که دراینباره اندکی انعطاف نشان داده و یا نمونههای دو یا سه سال پیش این اقلام را خریداری نمایند و یا حتی کوچکترین اجحافی را بابت قیمت تحمل کنند، ولی شاهدیم که در مورد خودرو وضع کاملاً برخلاف این روند است. در این مورد خاص، اتفاقاً همهچیز بهیکباره رنگ میبازد، تمامی کنکاشها و وسواسها به کناری نهاده میشود و مدلی خاص از خودرو تنها با دیدن عکس آن در ارقام بالایی پیشفروش میشود.
نکته جالب اینجاست که در مورد خودرو «به هر چه پیش آید خوش آید» تن میدهیم و همهچیز را به شانس و اقبال واگذار میکنیم؛ این در حالی است که خودرو چندین برابر کالاهای مصرفی دیگر قیمت دارد، ولی حتی بهاندازه یک دست کت و شلوار هم حاضر نیستیم بابت آن تحقیق نموده و یا اگر بیکیفیت بود، از خریدش دست بکشیم. آیا امروزه در میان بستگان، دوستان و آشنایان خود کسی را سراغ دارید که مدلی از تلویزیون با طراحی سی سال پیش را خریداری نماید، حتی اگر آن تلویزیون از بهترین برند دوران خود بوده باشد؟ مسلماً خیر، ولی به عینه شاهدیم که همان فرد با کمال رضایت حاضر است یک خودروی سواری با طراحی سی سال پیش را با بهایی بیشتر از با یک خودروی مدرن امروزی، خریداری نماید؛ و البته از فرط خوشحالی و شعف، شیرینی هم بین اهل محل خود پخش کند.
حتی خودرو بهعنوان یک وسیله تفریحی هم در کانون اصلی توجهات جامعه ما نیست و اخبار آن بهاندازه یکدهم و یا شاید یکصدم ورزشهایی مثل فوتبال، والیبال، کشتی و وزنهبرداری و… از طرف آحاد جامعه دنبال نمیشود. رویدادهای مربوط به خودرو بر سر زبان عامه مردم جاری نیست و هیچگاه آنگونه حساسیتی که به مسابقات جام جهانی فوتبال و… وجود دارد نسبت به خودرو وجود ندارد، بسیاری از افراد اسمورسم ورزشکاران، هنرپیشهها، خوانندگان و حتی نام بازیگران فیلمهای بی سروته و مبتذل ماهوارهای را بهمراتب بهتر از خودروهای روز دنیا میشناسند. اگر غالب اشخاص جامعه واقعاً و از ته دل خواستار خودروی با کیفیت و مدرن بودند و بر این خواسته خود بهصورت قانونی و معقولانه پافشاری میکردند، امروزه سازندگان داخلی ما همچنان به تولید محصولات قدیمی و از رده خارجی مثل پراید و پژو 405 و وانت نیسان و… اصرار نمیورزیدند.
ممکن است در اینجا با خود بگویید که بسته بودن مرزهای کشور بر روی خودروهای جدید و یا تعرفههای بالای گمرکی، سلایق خودرویی مردمان این دیار را به چنین سطح نازلی سوق داده است، ممکن است این سخن تا حدی درست باشد ولی درعینحال، نمیتوان بار تمامی غفلتها، کمکاریها و بیخیالی خریداران را تنها متوجه بازار انحصاری کشورمان نمود. دوباره تکرار میکنم که در این چند دهه اخیر، خودرو در قیاس با سایر کالاهای مصرفی، در کانون تمرکز آحاد جامعه نبود، اگر مردم ما به آن اندازهای که به برند تلفن همراه و یا کفش و لباس و… خود اهمیت میدادند، در مورد خودروی زیرپای خود وسواس به خرج داده و درباره آن پیگیر بودند و اطلاعات کسب میکردند و در کنارش، از خرید محصولات بیکیفیت سازندگان داخلی خودداری میکردند، وضعیت خودروسازی ما تا این حد اسفبار نبود و معابر شهرهایمان را آهنپارههای بیمصرف و آلاینده پر نمیکردند. فراموش نکنیم که خیلی از افراد نه از سر اجبار و ناچاری، بلکه با طیب خاطر و از سر شوق و رضایت برای همین تولیدات قدیمی و کم کیفیت صف کشیده و میکشند و مدلی خاص از یک خودرو را ندیده ثبتنام میکنند. آیا این مردم در مورد دیگر کالاهای مصرفی هم به اینگونه عمل میکنند؟ بعید میدانم چنین باشد.
درنهایت باید گفت که کمپین اساساً در فضای واقعی جامعه برد و اثری نداشت و بیشتر یک مقوله اینترنتی بود تا مقولهای واقعی و عمدتاً اقلیتی از افراد را درگیر خودساخته بود که ساکن شهرهای بزرگ بوده و در صفحات تلگرام و فیسبوک و… آرزوهای دورودراز خود را به اشتراک میگذاشتند و نه لزوماً آن دسته از افرادی که شاغل و در دنیای واقعی به دنبال خرید یک خودروی صفرکیلومتر بودند. بیتعارف باید گفت که خیلی از جوانان و میانسالان اصلاً نمیدانستند که چنین کمپینی وجود دارد، خیلی از سالمندان هم اصلاً چنین مقولهای به گوششان نخورده بود و البته در کوچه و بازار و میان عامه مردم هم اصلاً از آن صحبتی نمیشد و واقعاً بحث روز نبود، جیغ و داد و شیون و فریادی بود که فقط در اینترنت و برخی رسانهها شنیده و دیده میشد و بیشتر در میان اشخاصی بود که خوش خیالانه به دنبال وقوع رویدادی معجزهوار در صنعت خودروسازیمان بودند. مطمئن باشید که اگر این حرکت ریشه و اصالت داشت و از عمق خواستههای افراد جامعه برخاسته بود، به این سرعت و سهولت از صفحه رسانههای مجازی و تصویریمان پاک و محو نمیشد.
اتومبیل باز...
ما را در سایت اتومبیل باز دنبال می کنید
برچسب : کمپین تحریم خرید مرغ,کمپین تحریم خرید خودرو, نویسنده : خنجی xn--mgbcf9hdr04g بازدید : 211 تاريخ : دوشنبه 22 شهريور 1395 ساعت: 9:21