پس از دریافت اعلان تست عمومی بیوایدی S6 (که بهتازگی توسط کمپانی “کارمانیا” درحال ورود به کشور است)، با یکی از همکاران در گروه اسب بخار تماس گرفته و هماهنگیهای لازم را برای انجام آزمایشی فراتر از فرصت عمومی انجام دادم. روز موعود حوالی عصر بود که راهی محل آزمایش شدم. در راه علاوه بر جوانب گوناگون S6، به این فکر میکردم که خدا کند امروز به خوبی و خوشی بگذرد و اتفاقی برای خودروی امانتی من نیفتد تا شرمنده مالک نشوم! به هر ترتیب به محل آزمایش رسیدم و خودرو را پارک کردم. در حال بستن دربها بودم که ناگهان صدایی بلند مرا متوجه خود ساخت؛ S6! که در حال گذشتن از یک پیچ سربالایی با شیب تند بود! ناخودآگاه این عبارت گُنگ به ذهنم آمد: ماشین ایرانی، ماشین چینی!
بعد از سلام و احوال پرسی و گفتوگویی کوتاه مشغول بررسیِ چشمیِ ظاهر و رفتار خودرو شدم. هرکدام از هموطنان عزیز یک دور مسیر مشخصشده را طی میکردند و به نقطه اول بازمیگشتند. در فاصلهای که راننده قبلی پیاده و نفر بعدی سوار میشد، S6 همچون انسانی به نظر میرسید که پس از دویدن در سربالایی، ایستاده، دستهایش را روی زانوانش گذاشته و نفس نفس میزند؛ البته نه خیلی شدید. صدای پیشرانه 2.4 لیتری زیاد بود و حتی در همان توقفهای چندثانیهای هم کم نمیشد. البته این را هم در نظر داشته باشید که خودرو از ظهر همان روز یکسره درحال طی مسیر بوده و تحت فشار قرار داشت و خود این میتوانست باعث فاصله گرفتن از شرایط مطلوب باشد؛ گرچه بهشخصه اعتقاد زیادی به آن ندارم و معتقدم اگر ماشین، واقعاً ماشین باشد در هر صورت بسیار بهتر از این ظاهر میشود.
کمی از ظاهر آن صحبت کنیم. پلتفرم S6 همان نمونه خریداری شده نسل پیشین لکسِس RX است. شمایل کلی بر همان اساس شکل گرفته و بیننده را به راحتی به یاد آن میاندازد. نمای خودرو کمی قدیمی بوده و تاحدودی از سبک و سیاق کنونی چینیها هم فاصله دارد. بااینوجود، اجزای مختلف هماهنگی مناسبی داشته و چیزی در غالب عدم توازن، توجه بیننده را نمیکند.
چراغهای جلو از عقبیها مدرنتر هستند و انگار کار بیشتری طلبیدهاند. دو عدسی دایرهای و ابرویی جذاب بالای آنها بخش جلو را کمی از یکنواختی درآورده است. نشان بسیار ساده BYD در مرکز جلوپنجره قرار دارد و نواری افقی از دوطرف آن تا قاب کرومی مانند، ادامه پیدا میکند. داخل سپر یک ورودی باریک هوا تعبیه شده و در دوطرف آن دو چراغ گرد مهشکن دیده میشود. دو خط برجسته از گوشههای جلوپنجره با شیب نسبتاً زیادی تا گوشههای پایین شیشه جلو امتداد یافتهاند که در کنار حجم و برجستگی هلالی شکل گلگیرها، در نمایش تنومند قسمت جلو واقعاً مؤثر هستند.
نمای جانبی ویژگی خاصی ندارد و تنها نکتهای که چشم را متوجه میسازد اتصال ظریف برجستگیهای گلگیرهای جلو و عقب است. آینهها تپل و متناسب بوده و پشت خود چراغ راهنما دارند. به عقب که میرسیم بعد از ریل باربند، بالهای همرنگ بدنه دیده میشود که چراغ خطر سوم در مرکز آن قرار دارد. شیشه عقب با شیب تند و حاشیه مشکیرنگ پایین آمده و چراغهای ساده و درشت قرمز و سفید در طرفین آن جای گرفتهاند. جالب است بدانید چراغها اصلا طراحی و بهاصطلاح گرافیک خاصی ندارند و تفاوتی با بسیاری از خودروهای معمولی وطنی(!) نمیکنند. در سمت راست درب صندوق بار عبارت S6 و در زیر آن 2.4 و DCT هک شده که اشاره به مدل، حجم پیشرانه و نوع جعبهدنده خودرو دارد.
با باز کردن درب، محفظه بار فراخ و بزرگ توجه را جلب میکند. بهراستی که فضای پشت صندلیهای ردیف عقب بهتنهایی برای یک مسافرت دستهجمعی کافی است. برای افزایش فضای عمودی و طولی هم میتوانید روکش مشکیرنگ محفظه را جدا کرده و صندلیها را بخوابانید تا جا برای خواب راحت یک نفر نیز فراهم شود!
داخل کابین قضیه کلاً به همین قرار است. فضای بزرگ، جادار و دلباز S6 به جد یکی از ویژگیهای مثبت آن است که به نظر بنده میتواند کمک خوبی به فروش آن در بازار کشور بکند. در ردیف عقب با وجود فضای پای بسیار خوب، جای کافی برای 3 نفر با قد بیش از 180 سانتیمتر وجود دارد. نکته جالبِ این قسمت، انحنای سقف در ناحیه بالای سرِ سرنشینان است که باعث میشود از این لحاظ هم هیچ مشکلی وجود نداشته باشد. روکش صندلی و پنل دربها از چرم با کیفیت متوسط بوده و حس خوبی القا میکند.
شیشهها خوشبختانه بهصورت برقی کنترل میشوند. خودِ درب هنگام باز و بسته شدن نرم و کمصداست و لرزش خاصی به سرنشین وارد نمیسازد. البته یک نکته منفی وجود دارد و آن پوشش پلاستیکی موجود در سقف و صندوق عقب است. ردیف جلو فضای متفاوتتری دارد. کنسول جلو، داشبورد، کنسول میانی و بخشی از دسته دنده با پلاستیک پوشیده شده و از این نظر با ستونها و سقف همخوانی کامل دارند! دید جلو و اطراف از شیشه و پنجرهها وسیع است اما آینههای جانبی میدان خوبی در اختیار قرار نمیدهند. خبری از زیبایی نیست و همهچیز کاملاً معمولی و بدون هیچ حس خاصی جلوه میکند؛ بهطوری که شاید خیلی زود از نشستن در آن خسته شوید. کنسول میانی تنها شامل دو جای لیوان است. محل استقرار دستهدنده شیبدار بوده و بالای آن صفحهنمایش لمسی با ادوات و دکمههای مربوط به سامانه تهویه، پخش، تلفن و… جای دارد. در بالاترین نقطه این قسمت نمایشگر باریکی تعبیهشده که اطلاعاتی ازجمله ساعت و تاریخ را نشان میدهد، اما مشخص نیست چرا انقدر بد فُرم و فرورفته در کنسول است! فرمان چرمی نسبتاً خوشدست و باکیفیت بوده و چند دکمه معمولی در دو طرف آن دیده میشود که البته زیاد هم کاربردی نیستند. یکی از نکات بسیار نچسب S6 دقیقاً هینجاست! طراحی و رنگبندی نشاندهندههای پشت فرمان واقعاً زشت است و اصلاً به قد و قواره و قیمت خودرو نمیخورد! انگار که چند پسربچه از روی تفریح با مداد رنگی آن را کشیدهاند.
سرعتشمار دایرهای بزرگ اطلاعاتی همچون باز بودن دربها، ترمز دستی، کمربند و… را در دل خود دارد. دو نمایشگر نسبتاً کوچک مستطیلی هم اطراف آن هستند که اطلاعات کاملی را از بخشهای مختلف خودرو نشان میدهند. در مجموع کارایی این بخش خوب، اما ظاهرش بد است.
پشت فرمان قرار میگیرم. صندلی برقی را بهراحتی تنظیم میکنم و نگاهی به اطراف میاندازم. دید در جلو و اطرف خوب است و در عقب هم میتوانست بهتر باشد، چون ستونهای C کمی عریض هستند. دکمه روشن کردن خودرو زیر سمت راست فرمان و دکمه بازکردن درب باک بنزین سمت چپ آن قرار دارند. دسته دنده کمی از من دور است اما میتوان با آن کنار آمد. در حالت خودکار شروع به حرکت کردم. دو پنجره جلو بازاند و صدای پیشرانه کاملاً شنیده میشود. البته، این صدا کاملاً هم گوشخراش نیست و زوزه بسیار ضعیفی در اعماق آن وجود دارد؛ بهطوری که هم هنگام رانندگی هم موقعی که از دور به سمت ما میآمد حسّش میکردم.
اولین موردی که متوجه آن شدم عملکرد خاص ترمزها بود. اگر پایتان ناگهانی با پدال ترمز برخورد کند، خودرو با شدت بسیار زیادی خواهد ایستاد! اتفاقی که چند لحظه بعد از حرکت برای ما هم رخ داد. البته که چنین توقف شدیدی برای سرعت بسیار کم ما عجیب بود اما اگر به همین صورت عمل کند در سرعتهای بالا میتواند کارساز باشد. S6 در اولین پیچ تند (سراشیبی) خوب عمل کرد و با توجه به حضور 5 سرنشین و کاهش بهموقع دنده، ناپایداری خاصی در آن دیده نشد. با ورود به یک مسیر مستقیم پدال گاز را تا انتها فشردم و دورگیری پیشرانه بهخوبی انجام شد، اما جعبهدنده تمایلی به سبک کردن دنده نداشت؛ چرا که تنظیم آن بهگونهای است که در رانندگی عادی فقط هنگامی که پدال حداکثر تا 80 درصد فشرده شده اقدام به تعویض میکند و اگر تا ته گاز بدهید دنده را سنگین نگه میدارد تا در مواقعی مثل عبور از سربالاییهای تند و جاهایی که به گشتاور بالا نیاز است، خودرو کم نیاورد!
شتابگیری S6 خوب است اما یک نکته منفی دارد، صدای پیشرانه بسیار بیشتر شده و درست مثل پژو پارس خودمان به داخل کابین نفوذ میکند. با این وجود دست برنمیدارم و دوباره آن را به چالش میکشم. در اولین دور برگردان دنده از 3 به 2 میرود و هنگام خروج پس از چند ثانیه ناگهان فشار را بیشتر میکنم. نعره پیشرانه با یک معکوس 3 به 2 خوب و بهموقع بلند شده و عقربه دورشمارِ داخل نمایشگر سمت چپ با سرعت به پیش میرود. همینطور ادامه میدهم، دنده ها تقریباً خوب (با کمی تعلل) تعویض میشوند و سرعتسنج به عدد 120 میرسد. فرمان در سرعتهای بالاتر سفتتر میشود و حس امنیت خوبی دارد. بخاطر شلوغی بلوار مجبور به ترمز شدم. عقربه با سرعت پایین آمد و دندهها با همان سیاق قبلی سنگین شدند. درمجموع رفتار S6 در حالت خودکار منطقی و اگر بخواهیم منصف باشیم بیشتر از حد انتظار است. جعبهدنده در کفی بهتر از سربالایی عمل کرده و با حواسِ جمعتری پاسخ میدهد.
از آنجایی که هیچ خودرویی را نمیشود و نباید تنها در حالت خودکار راند (!) با توقفی کوتاه پنجرههارا بستیم، سامانه تهویه را روشن کردیم و با قرار دادن دسته دنده روی S به راه افتادیم. در حالت دستی با ضربه به جلو (+) دنده سبک و با ضربه به عقب (-) دنده سنگین میشود. خودم را به صندلی میچسبانم و با نگاهی به اطراف پدال را تا نزدیک به انتها پایین میبرم. ضربهای آرام به دسته دنده وارد میکنم و جعبهدنده پس از مکثی بسیار کوتاه در دنده 2 قرار میگیرد. شتابگیری را ادامه میدهم و به همین منوال تا دنده چهارم پیش میروم؛ S6 واقعاً بیشتر از آنچه تصور میکردم تحت فرمان و چابک است! چند متر مانده به دور برگردان پدال ترمز را با قدرت صعودی میفشارم، دماغه خودرو پایین میآید و هر 5 سرنشین کمی به جلو پرتاب میشوند، اما سرعت و فاصله توقف خوب و راضیکننده است. پس از شروع دوباره به حرکت، کمی سرعت را بیشتر کردم و با احتیاط فرمان را متناوباً به چپ و راست چرخاندم؛ اینجا بود که تزلزل و اضطرابِ همراه با دودلی به سراغمان آمد و همکار اسب بخاریام از بنده خواست که زیاد سربهسرش نگذارم!
S6 تا اینجا خیلی هم بد کار نکرده بود. حتی میتوان گفت ویژگیهای رانندگیاش بهتر و رضایتبخشتر از جوانب بصری و ظاهری هستند. با وجود این راضی نشده و به سمت سربالایی تندی روانه میشوم. جعبهدنده در حالت دستی، ظرفیت پر و خودرو جداً تحت فشار است (البته منظور از فشار نحوه رانندگی بنده و تلاش برای به چالش کشیدن آن است). در اولین پیچِ تیز دنده را یکی کم کرده و فرمان را با قدرت چرخاندم. کمی با کمبود کشش مواجه و مجبور شدم سرعت را کمتر کنم. با رسیدن به پیچ تند دوم یک معکوس دیگر به جعبهدنده دادم و صدایی از جنس فریاد از پیشرانه شنیدم. S6 سربالایی را طی میکند اما با کمی زحمت! بار دیگر همین مسیر را در حالت خودکار طی کردم. اینبار علیرغم کاستیهای قبلی، قبل از ورود به پیچ دوم با یک معکوس 3 به 2 بسیار دقیق و بهموقع شگفتزده شده و دهان به تحسین گشودم. جالب اینجاست که بعضی از هموطنان از پاسخ بسیار بد جعبهدنده در همین نقطه شکایت بسیار میکردند؛ که همین باعث شد بیشتر به قِلقی بودن آن پی ببرم.
فرمان هیدرولیک را فراموش نکنیم. بیشازاندازه بزرگ نبوده و خوشدست است. عملکرد آن در تمامی مسیرهای شیبدار و صاف نرم، نسبتاً دقیق و تحت کنترل بود. اما ارتباطش با چرخها حس گنگی داشت و اطلاعات زیادی از میزان چرخش چرخ و نیز سطح مسیر در اختیار قرار نمیداد. بدون اغراق میگویم، در پارس مدل 94 بیشتر حس میکنید که فرمان به چرخها متصل است! البته نمیدانم، شاید این تنها از نظر بنده یک عیب باشد!
درنهایت به نقطه آغاز بازگشته و با چرخشی تند و پاسخ خوب فرمان، S6 را متوقف کردم. رانندگی تمام شد و اولین حسی که در ذهن داشتم این بود: خوب بود، لذت بردم.
بهعنوان جمعبندی، BYD S6 شاسیبلندی جسور از دیار کپیکاران ماهر است. طراحی آن چه در بیرون و چه داخل کابین قدیمی بوده و هیجان و جاذبه خاصی ندارد. البته چند نکته مثبت ظریف هم دارد که نمیتوانیم نادیدهشان بگیریم. اتاق در هردو ردیف و حتی در صندوق بار راحت، فراخ و بسیار جادار است. سواری نرم، پر صدا، راحت، با دید خوب (بجز آینههای جانبی)، چابک و تا حدودی تحت کنترل است. پیشرانه از آنچه تصور میکنید سرزندهتر بوده و علیرغم قدرت نهچندان زیاد، پتانسیل قابلقبولی (نسبت به وزن و ابعاد خودرو) دارد. جعبهدنده دوکلاچه DCT را میتوان مهمترین قسمت S6 دانست؛ چرا که رفتار آن کمی دیرهضم است و باید چند وقتی با آن رانندگی کنید، قِلقهای مختلفش را یاد بگیرید و بیشتر و بیشتر به آن عادت کنید تا دیگر گیجکننده و آزاردهنده نباشد و رضایتتان را جلب کند. عملکرد سامانههای ترمز و تعلیق نیز رضایتبخش بوده و ایراد خاصی ندارد. اگر یک جمله بخواهم درمورد آن بگویم: شاسیبلند معمولی چینی، با عملکرد فنی مناسب و ظاهر نامناسب.
نکات مثبت مهم: سامانه ترمز قوی، چابکی بیشتر از حد انتظار، فضای بسیار خوب، صندلیهای راحت.
نکات منفی مهم: قدیمی بودن و عدم زیبایی ظاهری، پیشرانه پر سروصدا، نفوذ صدای پیشرانه به داخل کابین، عملکرد ضعیف کولر.
در پایان توجه شما خوانندگان عزیز را به مشخصات فنی نمونه موجود در کشور جلب میکنم.
نوع و حجم پیشرانه: 4 سیلندر خطی DOHC / 2400 سیسی
بیشینه قدرت: 160 اسب بخار در 5800 دور بر دقیقه
بیشینه گشتاور: 229 نیوتونمتر در 4000 دور بر دقیقه
جعبهدنده: 6 سرعته دوکلاچه خودکار (DCT) با قابلیت تیپترونیک
نوع فرمان: هیدرولیک
ترمزها (عقب/جلو): دیسکی / دیسکی خنک شونده (ساخت بوش آلمان)
سامانه تعلیق (جلو/عقب): مک فرسون / مک فرسون با اتصال سه مفصلی مستقل
ابعاد بدنه (میلیمتر): 4810 طول، 1855 عرض، 1725 ارتفاع
فاصله بین دو محور: 2720 میلیمتر
وزن خالص: 1695 کیلوگرم
اندازه رینگ/لاستیک:17 اینچ/ 225/65
حجم مخزن سوخت: 72 لیتر
سقف سرعت: 185 کیلومتر بر ساعت
مصرف سوخت (ترکیبی): حدود 11 لیتر در یکصد کیلومتر (9.8 لیتر طبق ادعای شرکت کارمانیا خودرو)
“از هموطنان عزیز دعوت میشود درصورت تمایل برای انجام آزمایش رانندگی و تهیه گزارش از خودروی خود با مجله پدال تماس حاصل فرمایند.”
اتومبیل باز...
ما را در سایت اتومبیل باز دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : خنجی xn--mgbcf9hdr04g بازدید : 196 تاريخ : پنجشنبه 31 تير 1395 ساعت: 20:12