کپی: ویروسی که سرایت کرد!

ساخت وبلاگ

همه کم‌وبیش با مسئله کپی کاری در صنعت خودرو به‌صورت الگوبرداری و سرقت سبک طراحی برندهای معتبر آشنا هستیم.
واضح است که عمده این سرقت و اصل این عمل توسط شرکت‌های گمنام چینی (که تعدادشان کم هم نیست!) صورت می‌گیرد و به‌نوعی باید چینی‌ها را پرچم‌دار عمل کپی کاری در صنعت خودرو بدانیم.
صنعت خودروسازی چین ازآنجایی‌که نوظهور بوده و کیفیت و اعتبار برند مناسبی حتی در بازارهای جهان‌سومی ندارد، از ابتدای کار خود رو آورد به الگوبرداری از محصولات محبوب برندهای معتبر جهانی و تولید خودروهایی نسبتاً شبیه به آنها یا دست‌کم الهام گرفته شده از آنها البته با کیفیت و قیمتی به‌مراتب پایین‌تر تا از این طریق بتواند ضعف‌های کیفی خود را بپوشاند و آن دسته علاقه‌مندان به آن محصولات محبوب که توان خرید نسخه اصلی را ندارند، به خود جذب کند!


به‌راستی‌که عمل زشت و حقیرانه‌ای است از هر منظری! (در ادامه در خصوص زشتی این عمل توضیح خواهم داد)
اما در کشور عزیز ما به لطف اعمال تحریم‌های خارجی و انزوایی که منجر به خروج خودروسازان معتبر از بازار ایران شد، چینی‌های رنگارنگ حضوری بیش‌ازپیش یافتند.
تا قبل از تحریم‌ها سهم آنها در ایران ناچیز بود و محصولاتی مثل مدل‌های اولیه لیفان با شکست کامل در بازار مواجه می‌شدند.
اما بعد از خروج خودروسازان معتبر و به دنبال آن کاهش ظرفیت کلی تولید خودرو در ایران، تقریباً همه شرکت‌های مونتاژکار بزرگ و کوچک ایران به‌ناچار به فکر همکاری با چینی‌ها و عرضه محصولات آنها افتادند.
امروزه و به برکت همان شرایط خاص، سهم آنها در ایران آن‌قدر زیاد شده و سرمایه‌گذاری آنها به حدی سنگین شده که عملاً قدرت لابی پیدا کرده‌اند و می‌توانند با مساعدت شرکای وطنی برای خود حاشیه امن قیمتی ایجاد کنند و بقای خود را در بازار تضمین کنند.
حتی شاید بتوان گفت در حال حاضر اگر یک برند معتبر خارجی قصد حضور در ایران با محصولی در رنج قیمت مشابه محصولات گمنام هریک از آنها را داشته باشد، با فشارها و موانع متعددی در راه حضورش روبرو می‌شود.

به‌هرحال با تمام این تفاسیر، امروزه شمار زیادی از دوستان و هم‌وطنانمان به دلایل شخصی و عمومی مختلف (شرایط اقتصادی، ناآشنایی عوام با دنیای اتومبیل و عدم توان تحلیل فنی، مبحث سلیقه و الی‌آخر!) با محصولات کپی کاری شده چینی انس گرفته‌اند و مالک مرکب‌های نه‌چندان شناخته شده‌ای از شرق آسیا شده‌اند.
چه بخواهیم چه نخواهیم حضور گسترده آنها یک حقیقت است و با نگاهی به اقوام و اطرافیانمان می‌توانیم ببینیم چند نفر از آنها مالک این محصولات هستند.
اما اینها مسئله ما نیست!
مسئله اصلی این است که بخش زیادی از هم‌وطنانمان که به هر علت مالک این خودروها شده‌اند، خود را در مقام دفاع از خودروهای چینی و به‌طورکلی صنعت چین می‌بینند و به هر طریق سعی می‌کنند با دفاع‌های اغراق‌آمیز و بعضاً غیرمنطقی از محصولات کپی‌کاری شده چینی، خود را توجیه کنند!
به‌راستی این همه افراط و تعصب شدید ما روی خودروهایمان برای چیست؟
آیا ما برای دفاع از انتخاب خود باید تصویری رؤیایی از خودرویمان در ذهن خود بسازیم و برای اینکه احساس بهتری داشته باشیم، هرگونه انتقادی به آن (و یا اقوام هم‌دیار آن!) را وارد ندانیم و به توجیه‌های افراط‌گرایانه رو بیاوریم؟

شاید برای شما هم پیش آمده باشد که ببینید دوست یا آشنایتان با ذوقی غیرقابل وصف از شباهت فرم چراغ یا آیینه خودرو خود با فلان محصول معتبر جهانی سخن می‌گوید!!!
همه ما بارها با این مسئله مواجه شده‌ایم و جملات نسبتاً مشابه و شناخته شده‌ای را به‌کرات شنیده‌ایم.
هر زمان که خبری جدید از کپی چینی جدیدی توسط یک شرکت گمنام روی فلان محصول معتبر به گوش می‌رسد، بلافاصله عده‌ای از هم‌وطنان ما به‌جای خود سازندگان محصول وارد عمل شده در مقام دفاع ظاهر شده و میگویند:
مگر چه عیبی دارد؟ اتفاقاً کپی کاری خودش یک هنر است! باید تکنولوژی چین را تحسین کرد که توانسته خودرویی شبیه به فلان خودروی محبوب اروپایی بسازد! کپی‌کاری کار خوبی است و کار هرکسی نیست! ما حق نداریم به این عمل چینی‌ها خرده بگیریم زیرا خودمان حتی محصولاتی مشابه آن‌ها نمی‌سازیم! الگو گرفتن از خودروی خارجی عرضه می‌خواهد که ما نداریم! اگر خودمان توانستیم ماشین کپی کنیم بعد بیاییم از کپی چینی‌ها خرده بگیریم! اصلاً مگر کپی کردن چه عیبی دارد! و …

Lifan X50Lifan X50
اول اینکه عمل کپی کردن کار زشتی است زیرا به معنی دزدی و سرقت زبان طراحی و پایمال کردن زحمات شرکت‌های معتبر جهانی است که سال‌ها برای رسیدن به یک زبان طراحی و یا ارائه یک محصول تلاش کرده‌اند. این عمل بزرگترین ضربه را به شرکت معتبر وارد می‌کند زیرا محصولاتش پرستیژ و یگانگی خود را از دست می‌دهند. (نمونه این مورد شرکت لیفان است که با سرقت طراحی خودروی آلفا جولیتا به اعتبار این برند ایتالیایی ضربه بزرگی زد و به‌نوعی به آن توهین کرد!)

لندویند اکس ۷: شاهکار چینی‌ها در کلون‌سازی!
دوم اینکه این کار توهین بزرگی به شعور مخاطب و مصرف‌کننده است زیرا تولیدکننده با این کار عملاً برای مشتری خود هویت و شخصیت مستقلی قائل نیست و به‌نوعی قصد گول زدن و یا به شکل احمقانه‌ای به هیجان انداختن او را دارد. (مثلاً خریدار را با محصولی شبیه به فلان ماشین میلیاردی ولی با قیمتی میلیونی به خود جذب می‌کند و برای مشتری خود توهم کاذب و استایلی مصنوعی ایجاد می‌کند- به یاد دارم زمانی که از روی محصول پورشه یک کپی تماماً مشابه چینی ارائه شده بود بخشی از هم‌وطنان آرزوی ورود آن به بازار ایران را داشتند!)

Zotye T700 Porsche Macan CloneZotye T700 Porsche Macan Clone
سوم اینکه عمل کپی کاری از روی یک خودروی دیگر، اساساً توجیهی برای پنهان کردن ضعف کیفی است. به‌هیچ‌وجه نمی‌توان آینده روشنی برای خودروسازان کپی کار تصور کرد زیرا از همین نفس عمل می‌توان فهمید آنها به دنبال کیفیت نیستند بلکه با ارائه هر کپی به اعتبار برند خود ضربه‌ای محکم‌تر می‌زنند. هدف اصلی آنها ارائه خودرویی بزک شده است تا در آن حالت ظاهری ضعف‌های فنی و باطنی آن به چشم نیاید. (یک نوع حضور دائمی در حاشیه هدف آنهاست.)


حال به اینجا می‌رسیم که این ویروس به بدنه خودروسازی بی‌بنیه ما نیز نفوذ کرده و بدون اینکه خیلی‌ها متوجه شده باشند عملاً به لطف شرایط موجود خودروسازان وطنی ما نیز کم‌وبیش وارد عرضه کپی کاری از روی محصولات معتبر شده‌اند!


آن‌هایی که میگویند کپی کاری یک هنر است پس باید ایران‌خودرو را به خاطر ارائه دنا بر اساس کپی جلوپنجره میتسوبیشی لنسر و فرم چراغ عقب بنز، یا سایپا را به خاطر تولید کوییک بر اساس کپی ناشیانه ب‌ام‌و X1 و یا تولید ساینا بر اساس کپی نمای عقب تویوتا یاریس هنرمند بنامند!


آن‌هایی که میگویند عمل کپی کاری تحسین‌برانگیز است پس باید از رفتار بسیار سخیف دو خودروساز ایرانی هم خشنود باشند و محصولات کپی آنها را نیز تحسین کنند!


متأسفانه صنعت خودرو ما اوضاع خوبی ندارد و چند سالی است با الگوبرداری از شرکای چینی خودش رو به تولید محصولاتی کپی کاری شده آورده و زبان طراحی برندهای معتبر خارجی را سرقت می‌کند.


این عمل بدون شک تحت تأثیر ذوق‌زدگی بی‌مورد و استقبال نابجای مصرف‌کنندگان است که آنها را به تولید محصولاتی کپی کاری شده تشویق می‌کند. (عبارت داشبورد سوناتایی را که یادتان هست!)
بهتر است یک‌بار برای همیشه به بلوغ، منطق و درک درستی در این رابطه برسیم و دست از تعصب‌های بی‌مورد برداریم.
جامعه ما باید به سواد خودرویی بالایی برسد و اجازه ندهد تولیدکنندگان به الگو و سلیقه مصرفی آن توهین کنند.
عموم مردم باید حین خرید یک خودرو شناخت حرفه‌ای نسبت به آن داشته باشند و به‌جای ظاهر و آپشن های اغلب بی‌مصرف، کیفیت و ضریب استهلاک آن را در اولویت قرار دهند.


بهتر است خودروسازان ایرانی نیز از روشی که طی چند سال اخیر در پیش گرفته‌اند دست بردارند و اگر به دنبال تبدیل شدن به یک خودروساز با برندی جهانی هستند، از عمل کپی کاری امتناع کرده و به زبان طراحی منحصربه‌فرد و معقول برسند.
امیدواریم به روزهایی که، شرایطی بهتر را برای بازار خودروی کشورمان شاهد باشیم.

نویسنده: احمد جمشیدی

اتومبیل باز...
ما را در سایت اتومبیل باز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی xn--mgbcf9hdr04g بازدید : 126 تاريخ : شنبه 20 خرداد 1396 ساعت: 5:01