چرا اصلاً کسی باید در این وضعیت به سراغ خودروسازی برود؟!

ساخت وبلاگ

چیزی که امسال بیشتر به چشم می‌آید، مجازات‌ها و مشکلات قانونی‌ای است که بر سر راه خودروسازان و تأمین‌کنندگان قطعات آنها پیش آمده است. پلیس اف‌بی‌آی اخیراً یک مسئول اجرایی فولکس‌واگن را دستگیر کرده، تاکاتا که در قلب رسوایی مرگبار کیسه‌های هوا قرار دارد، یک هزینه میلیارد دلاری در پیش روی خود می‌بیند و سازمان حفاظت محیط زیست امریکا نیز به فیات کرایسلر اطلاع داده که «مشکل بزرگی» در انتظار این کمپانی است.


در همین حال، فیسبوک اخیراً آمار سود خالص بیش از ۲ میلیارد دلاری خود را منتشر کرده است. این در حالی است که دو برابر این را کسب کرده و وضعیت اپل هم تقریباً همین حدود است. درنظر داشته باشید که همه این کمپانی‌ها، واقعاً چیزی را تولید نمی‌کنند. حتی اگر «اپل» را مدّنظر قرار دهیم، قسمت عمده محصولات فیزیکی در این کمپانی توسط تأمین‌کنندگان آن سوی آب‌های اقیانوس ساخته می‌شوند؛ جایی که کمتر در معرض دید و بازرسی دستگاه‌های دولتی قرار دارند.

مطابق گفته کارشناسان بازار سهام، «فیسبوک» با اینکه چیزی نمی‌سازد، ولی در حال حاضر به اندازه ۲ برابر «تویوتا» ارزش دارد. کسی با «فیسبوک» به سر کار نمی‌رود و حمل مصالح، احشام و خواروبار با آن امکان ندارد. امّا در عین حال، فیسبوک هیچ ‌کارخانه‌ای در خود ندارد و بنابراین، با هیچ «اتحادیه‌ای» روبرو نیست. هر زمان که بخواهد، از نیروی کار ارزان خارج از مرزهای امریکا استفاده می‌کند و قانونگذارانِ «دست‌آموز» کمک زیادی به آن می‌کنند. فیسبوک به دلخواه خودش افراد را استخدام و اخراج می‌کند. فیسبوک نیازی به نگرانی در باب «آلودگی» ندارد؛ چرا که هر چه که این کمپانی «تولید» می‌کند، در حوزه‌ای قرار می‌گیرد که قوانین مرتبط با آلودگی محیط زیست در آن جایی ندارند. همچنین در فیسبوک خبری از  نگرانی‌هایی مانند تعرفه‌های گمرکی، غرق شدن کشتی‌های باربری، شتاب‌گیری ناگهانی، تخطّی از معیارهای ایپا و یا پرتاب اشیای نوک‌تیز از جانب کیسه‌های هوا نیست.


حالا با این توصیف‌ها، چرا باید کسی پول و زمانش را صرف ساخت یک اتومبیل کند؟ شما وقتی می‌خواهید یک اتومبیل تولید کنید (البته در کشوری مانند امریکا)، با انبوهی از قوانین روبرو می‌شوید که تمام جنبه‌های کار را از مواردی که می‌توانید در محصولتان استفاده کنید تا آنچه کارخانه می‌تواند وارد فاضلاب خروجی‌اش کند و همین‌طور، ترتیب حروف نمایشگر شیفت دنده‌ها را تحت‌تأثیر قرار می‌دهند. شما برای این منظور به یک مجموعه پیچیده از تجهیزات تولید با ابعاد قابل‌ملاحظه احتیاج دارید تا بتوانید بر «زنجیره تأمین» مدیریت داشته باشید.


بیایید از زاویه‌ای دیگر نیز به موضوع نگاه کنیم. همان مردمی که برای خرید «گجت» جدید اپل با قیمت سه برابر هزینه تولید در «اپل استور»‌ها صف می‌کشند، اگر قیمت خودرو به اندازه ۵ درصد بیشتر از رقبا باشد و یا اگر به یک سرویس اضافی در اولین صد هزار مایل احتیاج پیدا کنند، نمایندگی را ترک خواهند کرد. مشتریانِ شما هر ۱۸ ماه یک بار به راحتی و بدون اینکه شکایت خاصی داشته باشند، می‌توانند لپ‌تاپ خود را به دور بیندازند، امّا اگر خدای نکرده، یکی از هر ۲۰ خودروی تولیدی‌تان پس از ۱۸ ماه نیاز به یک موتور جدید پیدا کند، شما احتمالاً باید تمام نمایندگی‌های خود را تعطیل کنید.

Inside the Porsche factory at Zuffenhausen
از طرف دیگر، حداقل در امریکا، دولت روز و شب شما را تحت بررسی قرار می‌دهد. این در حالی است که اگر هر یک از این شرکت‌های «دات-کامی» میلیون‌ها کد امنیتی اجتماعی را از دست بدهند، اطلاعات شخصی افراد درز کنند و یا به طور اتفاقی با «اخبار جعلی» موجب شورش و بی‌نظمی در جامعه شوند، شاید تنها به یک «تذکر جدّی» اکتفا شود. امّا اگر خودروی شما بیشتر از آنچه اعلام کرده‌اید، آلودگی تولید کند، با جریمه‌ای ۱۰ رقمی روبرو خواهید شد.


دادگاه‌ها نیز میانه خوبی با خودروسازان ندارند. در حالی که شرکت‌های تکنولوژیک و رسانه‌ای مورد حمایت قوانین خنده‌داری چون قانون «حق مؤلف هزاره دیجیتال» قرار دارند (قانونی که به این شرکت‌ها امکان می‌دهد که به سادگی از مشتریان خود شکایت کنند و سپس پیروز شوند)، به نظر می‌رسد که خودروسازان همیشه در برابر دادگاه، پایین‌ترین دست را دارند. اگر کامپیوتر مدام با مشکل روبرو شود و هنگ کند، کسی در برابر آن متعهد نیست، امّا اگر در خودروی تولیدی‌تان یک دسته دنده PRNDL  دارید که استفاده از آن برای افراد با بهره هوشی اندک مناسب نیست، قبل از اینکه اولین نمونه به یک فیلتر هوای جدید نیاز پیدا کند، به دادگاه فراخوانده خواهید شد.

Chinese Factory
بدتر از همه اینها، دانستن این موضوع است که بخش مهمی از مدل تجاری شما در اختیار مجموعه‌ای از کشورهای جهان سوم است که هر لحظه می‌توانند با یکدیگر وارد جنگ شوند و اغلب نیز همین اتفاق می‌افتد. اگر خود را برای قیمت‌ بالای بنزین آماده نکرده باشید، می‌توانید به سرنوشت ملال‌انگیز جنرال‌موتورز در حوالی سال ۱۹۷۳ میلادی مبتلا شوید. اگر هم برای قیمت بالای بنزین، آمادگیِ بیش از حد داشته باشید، احتمالاً‌  شرایط جنرال‌موتورز در حدود سال ۱۹۹۰ در انتظار شما خواهد بود. ضمن اینکه باید به این نکته نیز اشاره کرد که دولت شما را به ساختن اتومبیل‌هایی وادار می‌کند که نظر هیچ‌کس را به خود جلب نمی‌کنند؛ آن هم به دلیل معیارهای قانونی مصرف سوخت که توسط کسانی نوشته شده‌اند که حتی مالک اتومبیل‌های خودشان نیز نیستد.

factory
مردم در کشورهایی مانند ایالات متحده، با خودروسازان به‌نوعی خصومت شخصی دارند. آنها رؤیایی دنیایی را در سر می‌پرورانند که محصولات شما در آن جایی ندارد؛ دنیایی که هر کسی برای رفتن به محل کار، ورزشگاه و مدرسه، از «محفظه‌های انتقال» استفاده می‌کند. در واقع، این افراد هیچ‌ درک درستی از امکان رسیدن به چنین هدفی ندارند؛ چرا که بسیاری از آنها در یک عالم رؤیایی سیر می‌کنند. امّا این موضوع دلیل نمی‌شود که حمله به مدل تجاری و وسیله امرار معاش شما را از یاد ببرند و این کار را با جدیّت و شدت تمام انجام می‌دهند. تنها کافی است که یکی از آنها در یک رستوران همراه با یک لپ‌تاپ بنشیند و پس از نوشیدن یک قهوه، به فکر درخواست بازداشتِ شما به خاطر دست‌کاری در یک تست آلودگی بیفتد.


بنابراین، چه دلیلی وجود دارد که کسی کسب‌وکار خود بر مبنای اتومبیل پایه‌ریزی کند؟ سرمایه‌گذاری در حوزه اتومبیل چه توجیهی دارد؟ این کمپانی‌ها چرا یک خودرو را طراحی، سپس تولید و در نهایت به فروش می‌رسانند؟ مطمئناً دلیل این موضوع این نیست که افراد شاغل در این صنعت، هیچ گزینه‌ی دیگری در اختیار ندارند؛ چرا که بسیاری از آنها از این هوشمندی برخوردارند که با یک نوآوری در «سیلیکون ولی» به موفقیت برسند. امّا شاید دلایل دیگری در کار باشد.


برای پیدا کردن دلیل اصلی این موضوع، تنها کافی است که لپ‌تاپ خود را ببندید، آیفون خود را خاموش کنید، هدفون‌های خود را بردارید و در یک اتومبیل فوق‌العاده، یک رانندگیِ فراموش‌نشدنی را تجربه کنید. البته تمام دقایق و لحظاتی که در پشت‌ فرمان هستیم، خاطره‌انگیز نیستند و طبیعتِ زندگی نیز همین است. امّا بسیاری از خاطره‌های خوب زندگی برای یک علاقه‌مند به خودرو، در پشت فرمان شکل می‌گیرند. اتومبیل یک محصول واقعی، فیزیکی و مهندسی‌شده توسط کسانی است که این اعتقاد را دارند که مأموریت این وسیله نقلیه، «جابجایی جسمانی» و «ارتقای روحانی» سرنشینانش است.


در دنیایی که روز به روز بر جنبه‌های مجازی و مفهومی‌اش افزوده می‌شود، «اتومبیل» همچنان از هر لحاظ متمایز است؛ چرا که «واقعی» است. همین امروز باید بیرون رفت و از یک تجربه واقعی لذت برد. این کار را باید به احترام کسانی انجام داد که اتومبیل شما را ساخته‌اند؛ کسانی که تمام زندگی‌شان را برای ایجاد پایه‌های تکنولوژی خودروسازی مدرن صرف کرده‌اند. برای پدربزرگ‌هایی که برای رسیدن به چنین روزی، سالخورده شده‌اند. برای نوه‌های ما و نوه‌های آنهایی که رؤیای دنیای بدون‌اتومبیل را در سر دارند؛ کسانی که شاید هیچ‌گاه فرصت «رانندگی» را پیدا نکنند. از همه مهمتر، این کار را برای خودتان انجام دهید و اندکی از وقت خود را به دور از صفحه نمایشگر سپری کنید.

اتومبیل باز...
ما را در سایت اتومبیل باز دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : خنجی xn--mgbcf9hdr04g بازدید : 161 تاريخ : جمعه 19 خرداد 1396 ساعت: 5:18