سیستمهای دوستانه و یا عصبیکننده هشدار خروج خودرو از خط این پتانسیل را دارند که از حدود 85 هزار تصادف در سال پیشگیری کنند. این را مطالعهی جدید موسسه بیمه ایمنی بزرگراهها IIHS میگوید. با استفاده از گزارشهای تصادفات پلیس، محققان دریافتند سیستمهای هشدار خروج خودرو از خط باعث کاهش 11 درصدی هر نوعی از تصادف شده و موجب کاهش جراحتهای بالقوه به میزان 21 درصد میشوند. همچنین گفته شده این سیستمه,سیستم,هشدار,خروج,پیشگیری,تصادفات ...ادامه مطلب
خبر کوتاه است و دردناک. لطفاً بخوانید: رئیس سازمان جوانان هلال احمر با اشاره به اینکه روزانه ۱۰۰ ایرانی به دلیل حوادث ترافیکی دچار معلولیت میشوند، گفت: این در حالی است که روزانه ۵۰ نفر نیز بر اثر تصادفات فوت میکنند و ۱۷ برابر آن نیز دچار مصدومیت میشوند. پس از خواندن این خبر دردناک شاید لازم باشد که چند لحظهای به فکر فرورویم و با خود بیندیشیم تا ابعاد این فاجعه بزرگ برای ما روشن شود. طبق این آمار در هر روز صدها نفر از هموطنانمان در اثر تصادفات نیازمند درمان میشوند؛ هر روز صبح که خورشید طلوع میکند، صد نفر از ایرانیان جای خالی عضوی از بدنشان را احساس میکنند و هر روز 50 خانواده داغدار عزیزانشان میشوند. آیا میدانید که هزینه درمان و مداوای مجروحان و معلولان این تصادفات چه هزینه سنگینی را به خانوادههای آنها و کشور وارد میکند؟ آیا میدانید چه سرمایههایی در این تصادفات نابود میشوند؟ آیا میدانید که این تصادفات چه تأثیر وحشتناکی بر مسائل اقتصادی و اجتماعی کشورمان دارند؟ تصادفات تنها آسیبهای اقتصادی ندارد. خانوادهای که سرپرست آن در تصادف فوت میکند و یا معلول میشود، با کوهی از مشکلات روبهرو خواهد شد، کودکانی که از مهر مادری با پدری بینصیب میشوند، هرگز نمیتوانند مانند سایر کودکان زندگی نرمالی را داشته باشند و پدر و مادری که فرزندشان را از دست میدهند، بدون امیدی برای آینده خواهند زیست. وقتی انسانی میمیرد، انگار که نزدیکان او نیز میمیرند و وقتیکه انسانی معلول میشود، نزدیکان او نیز معلول میشوند. آنچه در پس این آمار نهفته است، حقیقتی وحشتناک است: 50 انسان، 50 عزیز و 50 هموطن در هر روز از بین ما میروند و 50 خانواده در هر روز به خاطر عزیزانی که در تصادفات از دست رفتهاند، داغدار میشوند. 100 هموطن که میتوانستند بازوهای عملیاتی، چشمهای بینا و مغزهای متفکر این کشور باشند، دست و پا و چشم و سایر اندامهایشان را در تصادفات از دست میدهند و صدها نفر نیز عازم مراکز درمانی میشوند. این حقیقتی بسیار تلخ و دردناک است. وقتیکه تصادفی را از نزدیک میبینم و یا تصاویر آن را در فضای مجازیم مشاهده میکنم، با خودم میاندیشم که دوستان و آشنایان و عزیزان این افراد با دیدن این جسدهای تکهتکه و خونآلود که روزی از نزدیکانشان بوده است، چه حالی میشوند؟ چه حالی میشوند وق, ...ادامه مطلب
خبر کوتاه است و دردناک. لطفاً بخوانید: رئیس سازمان جوانان هلال احمر با اشاره به اینکه روزانه ۱۰۰ ایرانی به دلیل حوادث ترافیکی دچار معلولیت میشوند، گفت: این در حالی است که روزانه ۵۰ نفر نیز بر اثر تصادفات فوت میکنند و ۱۷ برابر آن نیز دچار مصدومیت میشوند. پس از خواندن این خبر دردناک شاید لازم باشد که چند لحظهای به فکر فرورویم و با خود بیندیشیم تا ابعاد این فاجعه بزرگ برای ما روشن شود. طبق این آمار در هر روز صدها نفر از هموطنانمان در اثر تصادفات نیازمند درمان میشوند؛ هر روز صبح که خورشید طلوع میکند، صد نفر از ایرانیان جای خالی عضوی از بدنشان را احساس میکنند و هر روز 50 خانواده داغدار عزیزانشان میشوند. آیا میدانید که هزینه درمان و مداوای مجروحان و معلولان این تصادفات چه هزینه سنگینی را به خانوادههای آنها و کشور وارد میکند؟ آیا میدانید چه سرمایههایی در این تصادفات نابود میشوند؟ آیا میدانید که این تصادفات چه تأثیر وحشتناکی بر مسائل اقتصادی و اجتماعی کشورمان دارند؟ تصادفات تنها آسیبهای اقتصادی ندارد. خانوادهای که سرپرست آن در تصادف فوت میکند و یا معلول میشود، با کوهی از مشکلات روبهرو خواهد شد، کودکانی که از مهر مادری با پدری بینصیب میشوند، هرگز نمیتوانند مانند سایر کودکان زندگی نرمالی را داشته باشند و پدر و مادری که فرزندشان را از دست میدهند، بدون امیدی برای آینده خواهند زیست. وقتی انسانی میمیرد، انگار که نزدیکان او نیز میمیرند و وقتیکه انسانی معلول میشود، نزدیکان او نیز معلول میشوند. آنچه در پس این آمار نهفته است، حقیقتی وحشتناک است: 50 انسان، 50 عزیز و 50 هموطن در هر روز از بین ما میروند و 50 خانواده در هر روز به خاطر عزیزانی که در تصادفات از دست رفتهاند، داغدار میشوند. 100 هموطن که میتوانستند بازوهای عملیاتی، چشمهای بینا و مغزهای متفکر این کشور باشند، دست و پا و چشم و سایر اندامهایشان را در تصادفات از دست میدهند و صدها نفر نیز عازم مراکز درمانی میشوند. این حقیقتی بسیار تلخ و دردناک است. وقتیکه تصادفی را از نزدیک میبینم و یا تصاویر آن را در فضای مجازیم مشاهده میکنم، با خودم میاندیشم که دوستان و آشنایان و عزیزان این افراد با دیدن این جسدهای تکهتکه و خونآلود که روزی از نزدیکانشان بوده است، چه حالی میشوند؟ چه حالی میشوند وق, ...ادامه مطلب
خبر کوتاه است و دردناک. لطفاً بخوانید: رئیس سازمان جوانان هلال احمر با اشاره به اینکه روزانه ۱۰۰ ایرانی به دلیل حوادث ترافیکی دچار معلولیت میشوند، گفت: این در حالی است که روزانه ۵۰ نفر نیز بر اثر تصادفات فوت میکنند و ۱۷ برابر آن نیز دچار مصدومیت میشوند. پس از خواندن این خبر دردناک شاید لازم باشد که چند لحظهای به فکر فرورویم و با خود بیندیشیم تا ابعاد این فاجعه بزرگ برای ما روشن شود. طبق این آمار در هر روز صدها نفر از هموطنانمان در اثر تصادفات نیازمند درمان میشوند؛ هر روز صبح که خورشید طلوع میکند، صد نفر از ایرانیان جای خالی عضوی از بدنشان را احساس میکنند و هر روز 50 خانواده داغدار عزیزانشان میشوند. آیا میدانید که هزینه درمان و مداوای مجروحان و معلولان این تصادفات چه هزینه سنگینی را به خانوادههای آنها و کشور وارد میکند؟ آیا میدانید چه سرمایههایی در این تصادفات نابود میشوند؟ آیا میدانید که این تصادفات چه تأثیر وحشتناکی بر مسائل اقتصادی و اجتماعی کشورمان دارند؟ تصادفات تنها آسیبهای اقتصادی ندارد. خانوادهای که سرپرست آن در تصادف فوت میکند و یا معلول میشود، با کوهی از مشکلات روبهرو خواهد شد، کودکانی که از مهر مادری با پدری بینصیب میشوند، هرگز نمیتوانند مانند سایر کودکان زندگی نرمالی را داشته باشند و پدر و مادری که فرزندشان را از دست میدهند، بدون امیدی برای آینده خواهند زیست. وقتی انسانی میمیرد، انگار که نزدیکان او نیز میمیرند و وقتیکه انسانی معلول میشود، نزدیکان او نیز معلول میشوند. آنچه در پس این آمار نهفته است، حقیقتی وحشتناک است: 50 انسان، 50 عزیز و 50 هموطن در هر روز از بین ما میروند و 50 خانواده در هر روز به خاطر عزیزانی که در تصادفات از دست رفتهاند، داغدار میشوند. 100 هموطن که میتوانستند بازوهای عملیاتی، چشمهای بینا و مغزهای متفکر این کشور باشند، دست و پا و چشم و سایر اندامهایشان را در تصادفات از دست میدهند و صدها نفر نیز عازم مراکز درمانی میشوند. این حقیقتی بسیار تلخ و دردناک است. وقتیکه تصادفی را از نزدیک میبینم و یا تصاویر آن را در فضای مجازیم مشاهده میکنم، با خودم میاندیشم که دوستان و آشنایان و عزیزان این افراد با دیدن این جسدهای تکهتکه و خونآلود که روزی از نزدیکانشان بوده است، چه حالی میشوند؟ چه حالی میشوند وق, ...ادامه مطلب